سلام
نماز روزه همگی قبول حق باشه
دوست داشتم نظرشخصیم رو در مورد راز داشتن عشقی پایدار که هر روز زیاد میشه که حتی پیری و گذر زمان هم نمیتونه کمرنگش کنه رو براتون بگم ... ، برداشت هم آزاده و جای برای بحث نیست .
زیاد دیدن آدم های عاشق همدیگه هستن و برای همدیگه میمیرن ، اما بعد اینکه به همدیگه میرسین عشقشون تموم میشه و احساساتشون کمرنگ میشه ، به قولی سرد و بی انگیزه ، اگه ندیدن هم میتونین با مطالعه و سرچ پیدا کنید حتی در این سایت .
حتی اگه دختر و پسر قبل ازدواج عاشقانه ترین لحظات بهترین شخصیت ها و خوش اخلاق ترین انسان ها هم که باشن ، آتشین ترین دوست داشتن و احساسات رو نسبت، بعد ازدواج و بهم رسیدن اون شور و شوق بعد ازدواج همش فروکش میکنه
حتی اگه لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد ، رومئو و ژولیت و ... هم باهم ازدواج کنن بعد ازدواج احساسات کم کم کمرنگ و احساسات سرد تر میشه ،
حتی اگه از نظر شخصتی مناسب هم باشن ، حتی اگه بهترین فرد برای زندگی همدیگه باشن ، حتی اگه هم کفو باشن بعد ازدواج و گذشت یک سال اون عشق گذشته و دوست داشتن پر حرارت تو زندگی روزمره احساس نمیشه ...
رازش در " هدف " گنجانده شده !
عاشق ترین آدم ها بعد ازدواج عشقون کمرنگ میشه ، چون هدفشون بهم رسیدن بوده ، هدفشون ازدواج بوده ، و وقتی هم به همدیگه میرسن دیگه هدفی ندارن که انگیزه ای باشه برای شعله ور کردن و روشن نگه داشتن عشقشون ...
زن و شوهر هرچقدر هم که عاشقانه همدیگه رو بخوان و مناسب همدیگه باشن بعد یک سال ازدواج به اون چیزی که میخواستن رسیدن و از نظر روحی و معنوی ارضاء شدن ، از نظر روانشناسی برسی کنید به یک سال نمیرسد که چیزی از حس های گذشته نمیمونه ، زمان هر روز کمرنگ ترش میکنه .
راز اینکه چطور عاشقانه باید عشقی را تا آخر زندگی شعله نگه داشت و حتی پیری و زمان نتونه مانعش بشه ، در هدف ی والا نهفته ، هدفی که پایدار باشه و از نظر مادی و معنوی انسان رو تا آخر عمر هدایت کنه و عشق رو هر روز گرم تر کنه ، هدفی به نام " خدا " .
هیچ هدفی تو زندگی نمیتونه پایدار و جاودانه تر از خدا باشه ( خدای که اسلام رو بهمون نشون داده ) ، وقتی زنو شوهر هر دو "خدا " را در زندگی هدف قرار داده باشن زندگی براشون با ازدواج تازه شروع میشه ، هر دو در یک مسیر زندگی میکنن و لذت میبرن .
این دنیا گذراس ، برای کسی وفا نکرده ، همه ی ما مسافر هستیم ، وقتی در این سفر مسیر زن و شوهر یکی باشه در زندگی به صورت موازی کنار همدیگه در حرکت هستن و از این سفر ( زندگی ) لذت میبرن
نمیشه در این زندگی زن یک سفر بره ، و مرد سفری دیگر و در سفر های جداگانه بگن بهم خودش گذشته و لذت بودن کنار هم لذت برده باشن ! زن و شوهر همسفر هم هستن ، پس باید هر دو در یک مسیر به یک مسافرت برن تا از بودن در کنار یکدیگر لذت ببرن .
اما وقتی خدای اسلام رو زن و شوهر هدف قرار بدهند ، " دیگه ازدواج به همدیگه رسیدن نیست ، ازدواج با هم به خدا رسیدنه " ، دیگه نیازی هم نیست عشق قبل ازدواج باشه تا زندگی عاشقانه باشه ، هر چه زمان میگذره به عشق نزدیک تر و شعله عشق روز به روز حرارتش بیشتر میشه ...
وقتی هدف خدا باشه زنو شوهر دیگه در زندگی زناشویی از دیدگاه سلیقه ای و هدف های شخصی خودشون به مسائلی که روبروشون هست نگاه نمیکنن ، هر دو از دید خدا به مسائل نگاه میکنن ، مقابل همدیگه قرار نمیگیرن ، به همدیگه توهین نمیکنن مسائل رو شخصی و میل های نمی سنجن ...
وقتی خدا ( خدای اسلام ) هدف قرار داده میشه ، دیگه خود خواهی ، غرور ، حسادت ، افراط ، کینه ، ریا کاری ، دروغ ، غیبت ، پنهان کاری ، خودنمای و ... دیگه بی ارزش میشن ...
و آدم با گذشت و صبور تر میشه ، به عزیزانش عشق می ورزه و محبت میکنه چون دنیا گذراس ( مثل شخصی که میدونه چند وقت دیگه رفتنیه )، ایمان ها بیشتر و قوی تر میشه ....
اعتماد در زندگی زناشویی و دوست داشن بیشتر و خالص تر میشه چون زنو شوهر به ازدواج شون به دید کامل کردن همدیگه نگاه میکنن ، نه محدودیت ، نه دید جنسی ...
وقتی هدف هر دو خدا نباشه و به همدیگه رسیدن باشه ، بعد ازدواج هیچ حس و انگیزه ای نمیمونه
وقتی هدف یکی پول و مادیات باشه در زندگی و هدف دیگه خوش گذرونی شخصی بعد یک مدت از هم خسته میشن و از کلماتی مثل منو درک نمیکنی و ... استفاده میکنن
وقتی مرد هدفش فقط درآوردن پول باشه در زندگی دیگه انگیزه ای برای محبت به همسر و فرزندان نداره و... نداره
وقتی زن هدفش در زندگی فقط خوش گذروندن و لذت بردن باشه و دیگه انگیزه ای برای محبت به همسر و فرزندان نداره
یا حتی اگه هدف فقط محبت کردن به همدیگه باشه بعد یک مدت محبت کردن لوث میشه و ارزشش و معنی ش کمرنگ میشه و اون لذت رو نداره ...
یا حتی اگه هدف یکی هدفش خدا باشه ولی اون یکی دیگه نباشه زندگی موفقی نخواهد بود، باید هر دو هدفشون خدا باشه ، اون وقت میتونن زندگی رو عالی بسازن.
و خلاصه بگم هیچ هدفی والا تر از خدا نیست
فقط باید هر دو باهم این هدف رو داشته باشن ، و اراده هر دو یکی باشه ، تا در مسیر بتونین همدیگه رو به خوبی همراهی کنن ....
پس اگه زندگی همراه با عشق همیشگی میخوایم باید اول خودمون خدا را در زندگی هدف قرار بدیم !بعد خود سازی و میزان عمل خودمون برای هدف میتوینم مثل خودمون رو بشناسیم و دنبال شخصی مثل خودمون باشیم تا زندگی عاشقانه داشته باشیم...
درسته که آدما کامل نیستن ، اما هر کس به اندازه توانش میتونه تلاش کنه و عمل ، و به همون میزان نتیجه میگیره ، و اینم که ما بتونیم در مسیری باشیم که روز به روز کامل تر بشیم غیر ممکن نیست ...
مرسی از اینکه با حوصله نوشته های بنده رو خوندین ، تمام تلاشم رو کردم خلاصه بنویسم ، امیدوارم منظورم رو رسونده باشم .
هر کس هر دیدگاهی و نظری داره میتونه داشته باشه ، برداشت آزاده !
اگر سوالی هم از شخص بنده دارین خصوصی بپرسین ، بحثی اینجا نمیشه !
با سپاس و تشکر